بذارین یه مثال براتون بزنم
فک کنیم با همسرتون دعواتون شده و مدتی است دلتون گرفته . تو همون حال میرین خونه مامانتون و مامانتون تا شما رو میبینه میگه الهی بگردم چی شده ؟چرا چشمات این شکلیه ؟؟؟ و درست همون لحظه بغض شما میترکه و اگه مامانتون بغلتون کنه یه دل سیر گریه میکنین . چرا ؟ چون یکی شما رو درک کرده و بهتون این پیامو داده که میفهمم ناراحتی .
جات پیش من امنه .حالا برای بچه ها هم همینطوره .
وقتی دارن یه درد و رنجی رو تحمل میکنن شاید از نظر ما ناچیز باشه مشکلشون .
ولی از دید خودشون مساله انقدر بزرگ بوده که به خاطرش گریه میکنن و وقتی بگیم درکت میکنیم ، ما رو مثل پناهگاه امنی میبینن که میتونن هر قدر خواستن توش ناراحت باشن .
دو تا نکته بگم :
اول اینکه اگه این کار رو همیشه براشون انجام بدین به مرور ، خد به خود مدت گریه هاشون کم میشه . دوم اینکه یه مادر کاملا متوجه میشه که فرزندش چه موقع از روی درد گریه میکنه و چه موقع برای جلب توجه .
اگه برای اولی بود باهاش همدلی میکنیم .اگه برای دومی بود ، نیاز به توجهش رو تامین میکنیم و مثلا یه بازی کوچولو که حواسش پرت شه رو باهاش انجام میدیم که بدونه بهش توجه داریم و بدون گریه هم میتونه توجه ما رو داشته باشه .
تعداد مشاهده
(1104)
نظرات
(0)